- رسوخ کردن
- رخنه کردن
معنی رسوخ کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- رسوخ کردن
- رخنه کردن کار ساز شدن رخنه کردن نفوذ کردن اثر کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نهشتیدن ته نشین شدن
صاف کردن، پالودن، تصفیه کردن
دنبال کردن، باز همسری پیوند دوباره پس از رهایی باز آمدن باز گشتن، بازگشتن مرد به سوی زن مطلقه رجعت
تمسخر کردن، استهزاء کردن
بر انداختن نیست کردن، باطل کردن: (این نسخ ما می فرماییم و هر چه منسوخ کنیم از آن کنیم تا دیگری به از آن آریم) (کشف اسرار 309: 1)
Formalize
формализовать
formalisieren
формалізувати
sformalizować
formalizar
formalizzare
formalizar
formaliser
formaliseren
औपचारिक करना
memformalkan
פורמליזציה
resmileştirmek
kuweka rasmi
ทำให้เป็นทางการ
আনুষ্ঠানিক করা
رسمی کرنا
اکمال
پنگاشتن
کشیدن نگاشتن
متبلور شدن آن
توجه، اقبال، استقبال